دخترکم دوستت دارم.

سلام دختر مهربان و زیبا روی من


روزها از پی هم میگذرند و تو هرروز خانم تر و دانا تر میشی

مدتهاست حوصله ندارم وبتو آپ کنم

ولی اینکه میگن بچه هر چی بزرگتر میشه مشکلاتشم بزرگتر میشه درسته

دو هفته پیش یه مریزی خیلی سخت گرفتی اصلا نفهمیدیم چه مدل ویروسی بود 2 شب مداوم تب میکردی هر چی با بابایی پاشویه می کردیم اثر نداشت قطره میدادم نمیشد اخرش بردمت بیمارستان چون جمعه بود و دکتر خودت نبود مجبور شدیم ولی دکتر بعد از معاینه شما چند تا شربت داد و گفت سرفه شما تا دو هفته باقی میمونه و دیگه نیازی به دکتر بردن نیست

ولی شب همون روز دوباره تب داشتی تقریبا 40 درجه نفست بالا نمی یومد چشمات باد کرده بودن و قرمز شده بودن خیلی بد بود نمیتونم بگم اون لحظه فقط از غصه گریه میکردم  دوباره در حالی که ساعت 1 شب بود و برف میبارید رفتیم بیمارستان و با زدن یه آمپول دگزا رنگ و روت کمی بهتر شد و شروع کردی به عرق کردن وقتی اومدیم خونه بعد از چند مین خوابیدی ولی اروم شده بودی خدا رو شکر تا فرداش خوب بود ولی باز هی تب میکردی و دوباره تبت میخوابدی ولی واقعا شبهای بدی بود زجر اور  دوست ندارم  هیچ وقت این لحظه ها رو ببینم خدا هرگز هیچ پدر و مادریو با بچه هاش امتحان نکنه حتی یه سرماخوردگی به ظاهر ساده هم ادمو عذاب میده خلاصه هنوزم بعد از گذشت دو هفته سرفه میکنی ولی بهتر شدی الحمدالله

دوست داشتم امسال میبردمت مهد ولی موکولش کردم به سال بعد تا آمادگی بیشتری داشته باشی

امیدوارم همیشه سلامتی سایه سار وجود نازنینت باشه دخترکم


دوستت دارم فرشته زیبای من.

میلاد حضرت معصومه و روز دختر مبارک.

آپلود عکس

آپلود عکس

ولادت حضرت معصومه، زینب امام رضا (ع)


میلاد مظهر عصمت و نجابت، حضرت فاطمه معصومه(س)

و روز دختر بر تمام دختران عفیف ایران زمین مبارک باد


 سلام به همه دوستان مجازی

آپلود عکس

خواستم این روز قشنگ و عزیز رو به همه دخترهای سرزمینم ایران و عشق خودم نازینن زینب جون تبریک بگم برات بهترین ها رو آرزو میکنم دخترم همیشه سربلند و موفق باشی .

اینم چند تا از عکس های جدید دخملی

آپلود عکس


آپلود عکس


آپلود عکس

آپلود عکس


اینم نازنین زینب و ایلیا کوچولو برادر زاده عزیزم که شب قدر بدنیا اومد.


آپلود عکس



33 ماهگی

سلام به همه دوستان مجازی مهربون و خوبم

مدتیه خیلی حال و حوصله وب نویسیو ندارم و تقریبا اینجا راکد شده و نتونستم شرح حال جیگرمو بنویسم خب حالا بخاطر اینکه اخرین ماه سال هستش و عزیزترینم 33 ماهه شده مختصری مینویسم

نازنینم اینروزها که چه عرض کنم چند وقتی  میشه که نقاشی صورتو میکشه یعنی چشم و ابرو و بینی و دهان و گردی صورت چند تا از عکساشو هم براتون میزارم .کارتون بره ناقلا هم به شدت دوست داره و حتما باید روزی چند مرتبه ببینه .وابستگیش هم کمی بیشتر شده وقتی میبینه لباس میپوشم میگه :مامان کجا؟منم میگم میخوام برم بیرون ...میگه مامان خواهش میکنم نرو دلم برات تنگ میشه کاپشنمو بپوش منم باهات بیام ..باشه؟میگم باشه گلم من شمارو تنها نمیزارم بعد میپره و تو بغل من بوسه بارونم میکنه.وسایلشم خیلی دوست داره حاضر نیست هیچ کس بهشون دست بزنه حس مالکیت میکنه اگر بجز من و باباش کسی دست بزنه میگه مال منه دست نزن....توی باز یها هم بیشتر به عروسکاش و به نقاشی کشیدن علاقه بیشتری داره که بیشتر همون نقاشیه فعلا.... بن بن بن  هم داره که اونم خیلی دوست داره و کلی شیطونی و شیرین زبونی دیگه ....................


راستی این ماه تولد خودمم بود 13 اسفند..........تولدم مبارک

28 ماهگی

سلام دختر عزیزم 28 ماهگی رو با کلی تاخیر تبریک میگم

دلیلش هم این بود که شارِِژنت تموم شده بود و نمیشد بیام و بنویسم

خیلی به بازی با عروسکات علاقه داری شب و روز در آغوشتن و باهاشون باز ی میکنی کنارت میخوابونی می بر یشون بیرون همه جوره با عروسکات  رفیقی

خیلی شیطنت میکنی همه جا روبهم میریزی  کشو روسریای منو باز میکنی و یکی یکی با مهارت شال ها رو برمیداری و میپوشی میگی مامان خوشگله منم میگم بلــــــــــــــــــــــــــــه

عاشق بستنی هستنی خودت میر ی درب فریزز رو باز میکنی و میگی مامان بستنی بخورم

عاشق برنامه کودک هستی البته نه هر کارتونی دس دسی خاله شادونه گل گندم بعضی وقتا هم 1616عمو پورنگ 

عاشق رقصیدنی تا صدای موزیک بیاد سریع بلند میشی و کمرتو قر مید ی بعدش دست منو بابایی رو هم میگیری میگی بیا برقصیم

خیلی صحبت کردن با تلفن یا گوشی رو دوست داری هر کی تماس میگیره مثل منشی تلفنی اول شما باید جوابش رو بدین  اول میگی سلام و بعدش میگی خوبی  چطوری البته غلیظ و کمی هم کشیده تصور کنین

 بعضی وقتها وقتی بابایی میخواد بره سر کار شما هم بیدار میشی و باهاش بای بای میکنی و میگی بابا نون بخر خب خامه بخر خب  تذکر میدی تا یادش نره

جدیدا هم خیلی شدید عاشق لوگو هات شدی هم بزرگ هم کوچیک مرتب میچینی و نشون من میدی میگی مامان ببین درست کردم  بنده هم پاسخ میدم آفرین که شما هم یاد گرفتی  میگی مامان آفـــــــــــ رین

بابایی هم برای شما یه خانه خریده که اکثر اوقت داخلشی و خاله بازی میکنی با اسباب بازیات

بعضی وقتا هم یهو خطاب به من یا عروسکات میگی جیگر منی .عزیز منی .قربونت برم

امیدوارم همیشه شاد باشی تک گل زندگی من

دوستت داریم هم من و هم بابایی 



27 ماهگی نازنینم

سلام هم نفسم

27 ماهگیت مبارک باشه

تقریبا سه سال پیش همچین روزهایی فکر کنم تازه توی دلم نقش بسته بودی گلم روزهای زیبایی بود خاطره انگیز و ارام

انقدر ها هم شیطنت نمیکردی ولی یه گوشه دلم جمع میشدی و من کاملا با دست کشیدن حست میکردم و تا بهت دست میزدم خودتو جمع میکردی  وای چه احساس شیرینی بود

این روزها 2 سال وچند ماه از اون روزها میگذره و شما ملکه خونه شدی هر کاری بخوای باید انجام بشه با  گریه با داد و یا هر سلاحی که خودت بلدی

ولی جدیدا یه کار بد یاد گرفتی اونم اینه که دستتو میبری توی دهنت و ناخنتو میکنی خیلی از این موضوع نگرانم و غصه می خورم از اینکه چرا اینجوری شدی و نکنه یوقت از یادت نره تا حدممکن سعی میکنم بی تفاوتی طی کنم تا بدتر نشی و از یادت بره که امیدوارم اینچنین بشه

وقتی کار بد میکنی منو بغل میکنی و میبوسی بعد هم لپامو میکشی که دیگه با این کارها من چیزی به شما نگم  و موفق میشی تقریبا

سعی میکنم جلوی عصبانیتم و بگیرم تاهر دو ارامش داشته باشیم ولی گاها به حدی عصبیم میکنی که خدا میدونه و بسسسسس

یکی از کارهای دوست داشتنی شما هم اینه که منو بغل میکنی و میگی** جیگررررر و یا میگی قبونت برم **و از این چیزا که کیف میکنم و خوشحال از اینکه دختر عزیزم به قدری بزرگ شده که احساساتشو بیان میکنه

به شدت به کامپیوتر علاقه داری و همه سی دی هاتو باید با کامپیوتر ببینی و با زبون خودت میگی** تامیتر**و فقط میگی ناننین* بزار یعنی فیلمهای خودت هر کاری میخوای بکنی میگی نازنین یعنی خودم میخوام انجام بدم ههههههههههههه

واقعا استقلال طلب شدی و به هر چیز قشنگ هم میگی** جوگله یعنی خوشگله**البته جیگیلیه هم میگی

خیلی دوستت  دارم بعضی وقتا که خوابیدی خیره میشم توی صورتت و نوازشت میکنم واقعا دلتنگت میشم با همه شیطونی ها و شیرین زبونیهات 

بازهم 27 ماهگیت مبارک گل زیبای من.

عکسها با عینک و بی عینک

بگین ماشاالله

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

<aآپلود عکس کوچولوهای فارسی

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

عاشقتم عشق من


26 ماهگی

امشب سر مهربان نخلى خم شد،،، در كيسه نان بجاى خرما غم شد/ در كنج خرابه ها زنى شيون كرد ،،، همبازى كودكان كوفه كم شد..

ایام لیالی قدر رو به همه دوستان تسلیت میگم امیدوارم طاعات و عباداتون قبول باشه و خداوند بهترین ها رو برای تک تکتون رقم بزنه انشاالله.

26 ماهگی دخمل مامان هم گذشت و یه ماه دیگه بزرگ تر شدی انشاالله تمام بچه های ایران زمین همیشه شاداب و باطراوت زیر سایه مولا علی  و بعد هم پدرو مادراشون بزرگ بشن.

25 ماهگی نفسم نازین زینب

سلام به دوستان عزیزم 

25 ماهگی عشقم نازنین زینب

25 ماهگیت مبارک عمرکم

30 روزی میشد نبودم به علت نبود نت دلتنگ بودم حسابی توی این مدت هم یعنی بعد از تولد نازنین زینب در تاریخ 17/3/91 دخترکم رو از شیر گرفتم خیلی وقتها ذهنم درگیر بود که چه کار کنم سخته و از این چیزا ولی خداروشکر به راحتی طی شد الان نزدیک به دوماهی میشه  دیگه شیر نمیخوری گلم  کلی خانم بودی خانم تر شدی شیرین زیونی ا زمامان جون گفتن و باباجون گفتنت از اینکه تشکر میکنی و مرتب منو میبوسی و عاشق بیرون رفتنی دیگه ماشاا.. همه کلمات رو میتونی بگی و خودت به راحتی وقتی میریم بیرون و برمیگردیم از پله ها با ذوق پایین و بالا میری و دوست نداری دستتو بگیرم حس استقلال بهت دست میده میگی خودم منم بیخیال میشم و درکنار هم دوتایی میایم بالا توی رنگها هم فقط ابی رو قشنگ بلدی هر چی ابی باشی فوری میگی کلاغ پر و اتل متل رو هم بلدی و خیلی دوست داری و کلی چیزای دیگه که یعدا مینویسم .عکسا رو هم دوباره اپ میکنم البته چند روز دیگه چون ماه رمضان حسابی بیحال شدم انشاالله در یه وقت مناسب.

دوستت دارم نفسم

امید زندگی من و بابا

اینم جدیدترین عکست که خودت رفتی هم مغنه زدی هم روش روسری پوشیدی با یه تسبیح ابی یه لحظه مثل راهبه ها شده بودی عزیزم

ماشالله

nzrxea5qpsr5emz0i86.jpg

####تولدت مبارک ####

تولدت مبارک نازنینم

و بالاخره شما 24 ماه رو با همه تجربیات ریز و درشت  و خوب پشت سر گذاشتی دلکم

و دیگه یه خانم به تمام معنا شدی 

 و این روزها خیلی توی فکر بودم تا بتونم ازشیر بگیرمت و از دوروز بعد از تولدت یعنی صبح 17 ام از ساعت 9 به بعد که شیر خوردی دیگه بهت ندادم و تا امروز یعنی جمعه سه روز میشه که دیگه از شیر گرفتمت و روز اول دم دمای ظهر گفتی مامان (ممه)گفتم ببین مامان می می اوف شده گفتی وای اوفه اوفه و دیگه چیزی نگفتی بعد تا غروب باز دوسه بار همین کارو انجام دادی و من هم بهت گوشزد کردم که دیگه نباید  شیر بخوری .و شب خیلی مظ لومانه بعداز تماشای کمی تیوی خوابیدی

روز دومم که اصلا تا نزدیک عصر هیچی نگفتی و تا شب سه چهار بار پرسیدی و باز هم دیدی اوفه و هیچی نگفتی و شب کمی بهانه گیری و بعدشم ساعت 1و45 خوابیدی 

امروز هم از صبح فقط یه بار گفتی و فعلا هم که اومدی روی تختت بغل من خوابیدی

دخترکم خیلی پر تحمله  و سعی میکنه به روی خودش نیاره که دیگه می می نمیخوره و مرتب چپ و راست منو میبوسه و دستشو میندازنه دور گردنم و نوازشم میکنه و میگه مامان  (i love you)الهی قربونت برم که اینهمه با محبت و مهربونی عزیزکم  امیدورام بتونی خیلی راحت ای ن راه سخت رو پشت سر بزاری و دیگه کاملا مستقل و ازاد باشی و دوره شیرخوارگی تمام شد و بسلامتی الان یه خردسال زیبایی تبریک میگم نانازم

روز تولدت رو هم با یک تولد ساده و کوچک به همراه دو تا دختر خاله هات که بهشون میگی( آجی اونم خیلی غلیظـــــــــــــــــــــ) برگزار کردیم و شما هم مرتب دلت میخواست شمع ها رو هی روشن کنیم و فوت  کنی و کلی هم قر دادی خوشگلم


به هر حال 2 سالگیت مبارک

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

راستی روز چهارشنبه هم بردمت درمانگاه برای قد و وزن هر چند بخاطر سرماخوردگیهایی زمستانه زیاد وزن اضافه نکردی ولی باز هم قابل قبول  بود و ماشاالله قدت هم خوب بلند شده بود

دوستت دارم عشق من وخداوند رو بخاطر داشتن گل خوشبویی چون تو هزاران بار شکر میکنم .

عکسها در ادامه مطلب


شکلک های شباهنگ Shabahang- Birthday: 1

ادامه نوشته

ماهگرد23

سلام دختر زیبای من23 ماهگیت مبارک عزیزم

اخرین ماهگرد دو سالگی باورم نمیشه خیلی زودو برچشم به هم زدنی دوره نوپایی هم گذشت و ماه دیگه انشاالله 2 ساله میشی خانمم

و یه خبر دیگه پروژه دایپر گیری هم انجام شد ولی واقعا مشکل و سخت بوددددد

کلی چیزای جدید یاد گرفتی کلمه های جدید یکیشون

کلمه(( خداحافظیه که شما میگی خداسزی))

کلمه تموم شد((ت اوم شد جدا میگی))

باشه

چشم

مرسی

پتو وقتی میخوای بگی پتو بنداز روی من میگی ((تو))

((بخور و بخواب و هم میگی خور و خواب))

((دوستت دارم رو هم میگی ولی نامفهوم) )

کلمه های زیادی رو یاد گرفتی که الان یادم نمیاد  قربونت برم انقدرشیرین زبون و مهربونی که نمیشه گفت اگر ببینی مامانی ناراحته میای دست میکشی روی صورتم  بوسم میکنی میگی (شیه) یعنی چی شده منم میبوسمت و میگم چیزی نشده عزیزم

موقع نماز خوندن هم سریع میای میگی(( الله))یعنی منم مهر میخوام تا نماز بخونم الهی دورت بگردم عزیزم.

دوستت دارم مهربونم خداروشکر میکنم که گلی مثل تو رو به من هدیه داده انشاالله همیشه سالم باشی .

22 ماهگی نازنین زینب

سلام زندگی من

اول از هر چیز دومین عید زندگیتو تبریگ میگم و بعدش 22 ماهگیت رو

الان دیگه حسابی خانم شدی

کلی دلربایی میکنی منو خاص صدا میکنی یا به اسم یا میگی مامایییییییی کشیده میگی بابا رو هم همینطور بابایییییییی

چندین بار میخواستم موهاتو کوتاه کنم ولی دلم نیومد و هر بار منصرف شدم

تا دوروز قبل از عید بد جور سرماخورده بودی و تب بالایی داشتی سه بار بردیمت دکتر ولی باز هم همون جوری بیحال بودی هیچی نمیخوردی حتی اب از ترس دارو و شربت ها از ابم میترسیدی و دو سه روز اخر تمام دهنت افت زد و زخم شد وای که خیلی بد بود ولی خداروشکر یه روز مونده به عید خوب شدی و خداروشکر تبت هم قطع شد

الان هم که من مشغول نوشتنم شما برای خودت خوابیدی و داری با فرشته ها بازی میکنی

دوستت دارم فرشته زیبای من عاشقتم  باز هم 22 ماهگیت مبارک .